گزارشهای متعدد از حلقه قدرت حکومت حکایت از رهبری فعال مجتبی خامنه ای دارد. پس از چندین ماه بحث و جدل، حامیان نظریات خشونت بار مجتبی فزونی گرفته و خشک مغزترین لایه های مسئولان ارشد حکومتی پیرامون وی جمع شده و خواستار سپرده شدن مسئولیت حل بحران بدست وی شده اند. افرادی نظیر حجازی، طائب، نقدی و فیروزآبادی بعنوان هسته مرکزی، با حمایت قشریونی همچون جنتی، احمد خاتمی، مصلحی، ذوالنور و حسینیان بر این موضوع پافشاری داشته اند که رهبر بدلیل بالا رفتن سن و همچنین فرسودگی ناشی از بیماریهایش، بیش از حد محافظه کار شده و با مماشات با مخالفین، سبب گسترش جنبش سبز و ریشه دوانیدن آن گردیده و هر روز هزینه سرکوب و نابودی این جنبش برای نظام بیشتر می شود.کشتار مردم در روز 30 خرداد و دستگیری هزاران نفر و شکنجه ها و تجاوزات و فجایعی نظیر حمله به کوی دانشگاه و جنایات کهریزک، از نظر این افراد بسیار ناچیز بوده و اینها را مماشات خامنه ای بحساب می آورند. مجتبی نیز در چند ماه گذشته همواره در جمع های خصوصی این موضوع را تکرار کرده است که پدرش پیر و خسته شده و توان ریشه کنی فتنه را ندارد. این فتنه مدرن و پیچیده است و رهبری سنتی و مسن انقلاب به آن آنقدر آشنا نیست که راه از بین بردنش را بداند.هنوز آنچه دقیقاً در درون بیت رهبری روی داده روشن نیست و مشخص نمی باشد که آیا واگذاری مسئولیت ستاد بحران به مجتبی با رضایت خود خامنه ای صورت گرفته یا اینکه وی وادار به پذیرشش شده است ولی آنچه مسلم است حمایت خامنه ای از این موضوع نزد سران حکومت و تأکید وی بر اطاعت کامل مسئولین از فرامین مجتبی است.فاجعه مجتبی شاید ننگین ترین فصل جمهوری اسلامی باشد که به قیمت جان هزاران ایرانی و انبوهی از جنایت و قساوت تمام خواهد شد و در نهایت پرونده این نظام را به سیاه ترین و رسواترین وجه خواهد بست. وحشت از طاعون چنان حکومتیان را به وحشت انداخته است که هر کدام تلاش می نمایند سرسپردگی خود به این سلطان تازه رسیده را بنحوی اعلام نمایند. راهپیمائی ابلهانه نمایندگان در صحن مجلس و دم تکان دادنشان برای تصویب 24 ساعته قانون اعدام معترضین، موضع گیریهای تندروانه و طالبانی مسئولین رده های مختلف، نشانه هایی از این «وحشت مجتبایی» است. علت اصلی سقوط دیکتاتورها این است که اطرافیانشان هر مزخرفی که آنها بگویند را مدح و ثنا گفته و تأئید می کنند و بهمین دلیل دیکتاتور فکر می کند که نابغه ترین فرد عالم بوده و همه تحلیل ها و نقشه های وی، همواره بهترین است. دیکتاتورها تازه موقعی متوجه حقیقت می شوند که همچون صدام، در گودالی در عمق زمین در تاریکی و ترس، بر خود می لرزند و هر صدایی آنها را بوحشت می اندازد، خیلی دیر.
http://sohrabestann.blogspot.com/2009/12/blog-post_30.html
0 نظرات:
ارسال یک نظر