دکتر علی محمدی کشته شد. صحنه جنایت سازمانهای "موصاد" و "سیا" اما بدون یک نوار "صحنه جرم، ورود ممنوع" بدست زحمتکشان شهرداری سپرده شد تا هیچ سرنخی باقی نماند. بمبی در مشهد در نزدیکی استانداری و در جوار بمبگذار منفجر و منجر به فوت بمب گذار شد. در مدت زمانی کمتر از 6 ساعت از شبکه خبر اعلام شد عامل این انفجار به هیچ گروهی وابستگی نداشته است. (عجب سرعت عملی در کشف علل این 2 پرونده، آیا در موارد دیگر هم چنین سرعت عملی از رژیم دیده شده؟ ) امروز هم که دادستان خوی ترور شد. (غیر مستند و اکنون تنها نظریه: دادستان هوای سبز در سر داشته و احنمالاً این نکته را در محفلی خصوصی بیان کرده که به گوش سران نظام رسیده، در این صورت ترور این فرد توسط عاملان نطام 2 منفعت بزرگ دارد: الف- گرفتن زهره چشم از هر مسئولی که هوای سبز در سر بپروراند. ب- ادمه عملیات تروریستی جهت کسب مجوز برای سرکوب گسترده تر) و ...
فردا و فرداها نیز باز از این مسائل خواهیم دید.در این شرایط رسانه به ظاهر ملی مناظره هایی را تدارک دیده تا با تظاهر به یک اختلاف بین جناحی، ضمن دور نگه داشتن اذهان عمومی از اصل ماجرا(سپاه پاسداران) و انحراف افکار عمومی از رویارویی مستقیم پیش آمده مردم با اصل پیشین و حاشیه نشین امروز(خامنه ای)(تنها به خاطر اینکه هنوز مورد نیازشان است) و با نمایش انتقاد پذیری و مناظره هایی آنهم با خطوط قرمز فراوان، ضمن ممانعت از ریزش حداقل طرفداران باقی مانده، آزادی بیان تصتعی را به نمایش بگذارد. این درحالیست که اخبار پیش از هر بخش از این برنامه دست کم 1 خبر در نکوهش ما گمراهان و 1 امر بمعروف برای توبه نثار ما می کند. خصوصاً اینکه فراموش نکنیم روزنامه های بسیاری برای نوشتن همین انتقادها بسته شدند، افراد زیادی برای همین سخنان زندانی شده و هیچ ارتباط کلامی حول این انتقادهای مطرح شده در برنامه رو به فردا در بطن جامعه بدون ترس و لرز ممکن نیست.(چه شده حکومتی که این انتقادها را در روزنامه ای که حداکثر چند هزار نفر می خوانند که هیچ، در یک وبلاگ نیز تحمل نمی کند، به این صورت با تبلیغ و اعلام قبلی آنها را در شبکه سراسری به نمایش در می آورد؟؟؟؟؟؟؟؟) و چه جالب اینکه بر پایی همین نمایش خود ساخته را نیز برای هر شب بر نتابیده، و فاصله بین برنامه ها را از یک روز به یک هفته افزایش دادند.
من از این موج عملیاتهای تروریستی که همزمان با برنامه فریبنده رو به فردا آغاز شد، در کنار محارب شناختن مخالفان و دیگر شواهد موجود من جمله خرید ماشینهای مقابله با شورش های شهری، تنها این برداشت را دارم که حکومت برای دهه زجر یک برنامه سرکوب گسترده تدارک دیده و می خواهد آن را با بهانه وجود دمکراسی و آزادی بیان در رسانه ها توجیه کند تا بلکه بتواند به خیال خود در این دهه جنبش را از پای در بیاورد. در اینصورت نظام با ریاکاریی شبیه آنچه در انتخابات معترضین را تنها در حیطه شورای نگهبان مجاز می دانست براحتی عنوان می کند: دیدید که حتی با وجود آزادی بیان علنی در رسانه سراسری، باز این گمراهان تحت رهبری آمریکا و اسرائیل به حرکات غیر اسلامی و ساختار شکنانه!!!!! دست زده و مستحق سرکوب هستند؟؟؟ چه بسا در این برنامه جدید، طرحی نیز برای موسی و کروبی چیده شده باشد که سید محمد خاتمی آنرا احساس کرده و برای جلوگیری از آن و یا کنار کشیدن خود از عاقبت ترسناک آن خواستار نامه ای از کروبی و موسوی به خامنه ای برای بیعت با رهبری شده باشد.
ترس رژیم از دهه زجر به وضوح مشهود است و علیرغم عدم وجود هیچ برنامه مدونی تا این لحظه برای دهه زجر از سوی جنبش سبز، ار هر نوع حرکت خودجوش مردمی به شدت هراسان است. نظام می خواهد با این نقشه شوم و با یک سرکوب اساسی، خواب آرام را به چشمان آشفته خود برگرداند.... زهی خیال باطل.
0 نظرات:
ارسال یک نظر