حتما با مشاهده ی اين عنوان متعجب شده ايد که نويسنده ای که همواره دم از استقلال و استقلال رای و استقلال رسانه زده چه تقاضايی از ايالات متحده می تواند داشته باشد. آيا می خواهد آمريکا بودجه ی اختصاص يافته به گروه های اپوزيسيون را افزايش دهد؟ آيا می خواهد صدای آمريکا برنامه های فارسی اش را توسعه دهد؟ آيا تقاضای حمله ی نظامی به کشورش را دارد؟ آيا خواهان حمله ی موشکی به سايت های اتمی ايران است؟ آيا درخواست سفر بدون رواديد هموطنان اش به کشور آمريکا را دارد؟...
می رسيم به کمکی که آمريکا می تواند به خاطر حفظ وجهه ی حقوق بشری اش به مردم کشورهای اسير در چنگالِ نظام های مستبد و ديکتاتوری، از جمله مردم ايران بکند. بيشتر مردم ايران، خواهان تهاجم نظامی آمريکا و هم پيمانان اش نيستند؛ خواهان تحريم هايی که در نهايت ضرر آن متوجه خودِ مردم می شود نيستند؛ خواهان کمک های مستقيم مالی به گروه های اپوزيسيونی که معلوم نيست از منافع کدام گروه از مردم حمايت می کنند نيستند...
اما می توان از آمريکا خواست -و از اين خواست نيز شرمنده نبود و بعدها هم بدهکار با اقساط مادام العمر نشد- که به مردم ايران کمک تکنولوژيک بکند. به عبارتی آمريکا به عنوان يک اَبَر قدرت علمی که توانايی بسيار زياد در زمينه ی فناوری ارتباطات دارد، می تواند به جوانان ما کمک کند تا آزادانه به اطلاعات بيرون از ايران دسترسی پيدا کنند و آن چه را که در ايران روی می دهد به سمع و نظر جهانيان برسانند. اين خواستی است که می توان از آمريکا به عنوان يک عضو جامعه ی بشری داشت و بر آن اصرار کرد؛ اين اصرار هم مطلقا به منافع و حيثيت ملی ما آسيب نخواهد زد.
باور کردنی نيست که آمريکا، با توانايی های نظامی و غيرنظامی که در امر فرکانس ها و جنگ های الکترونيک دارد نتواند از پس دستگاه های پارازيت انداز متکی بر تکنولوژیِ دست چندم چينی و روسی بر آيد؛ نتواند فرکانس های خود را از شر پارازيت آزاد کند؛ نتواند اينترنت را که شريان های اصلی اش هم چنان در اختيار خود آمريکاست از وجود عناصر مزاحم فيلترينگ رها کند. يک هزارم بودجه ی اختصاص يافته به گروه های مخالف حکومت ايران کافی ست تا کمر فيلترينگ دولتی ايران بشکند چنان که مهندسان چينی توانسته اند با نوشتن برنامه های کوچک و سَبُکِ ضد فيلتر به بچه های ايران در دور زدن فيلترها کمک کنند، که متاسفانه اين روزها حکومت ايران توانسته به کمک روس ها اين راه دور زدن را –لااقل به طور موقت- مسدود کند.
از کمک به فعالان سياسی در جهت رسيدن به اهداف حقوق بشری هم بگذريم، مسئله ی جنگ امواج و بايت و بيت ها مسئله ی حيثيتی برای آمريکا و کشورهای غربی نيز هست. تعجب آور است که حکومتی با بنيه ی علمی حکومت اسلامی ايران که ادارات دولتی اش از سيستم های عامل و نرم افزارهای موجود در بازار استفاده می کنند بتواند غول تکنولوژی و امواج و مخابرات را به زانو در آورد. اين که برنامه های تلويزيون آمريکا از يک ماهواره به ماهواره ديگر منتقل شود يا به جای يک ماهواره از چند ماهواره پخش شود، معنی اش برنده شدن آمريکا در اين جنگ نيست. آمريکا زمانی در جنگ امواج و صفر و يک ها برنده خواهد شد که بتواند امواج همان ماهواره ی اول اش را از حملات پارازيتی در امان نگه دارد؛ که بتواند سايت های اينترنتی اش را بدون استفاده از ابزارهای پيچيده توسط کاربر، بر صفحات نمايشگر ايرانيان به نمايش در آورد. اين همان کاری ست که در زمان کودتای سرخ ها در روسيه و دستگيری گورباچف صورت گرفت و ضد کودتا با تکنولوژی ابتدايی اينترنتِ آن زمان و ماهواره، و البته فرامين قاطع يلتسين به موفقيت دست يافت.
پس به عنوان يک ايرانی به طور مشخص از آمريکا می خواهم اگر واقعا ريگی به کفش ندارد و خواهان دوام و بقای نظام اسلامی ايران به خاطر حفظ منافع آتی اش در منطقه نيست، به جای دادن شعارهای زيبای حقوق بشری و انجام تحريم هايی که باعث زحمت ملت ايران خواهد شد از لحاظ تکنولوژی ارتباطی به مردم ايران ياری رساند. اگر اطلاعات جريان پيدا کند، مردم خود خواهند توانست مستبدان وطن فروش را که آب و خاک و نفت و منابع زيرزمينی کشورمان را به حراج گذاشته اند از اريکه قدرت به زير کشند و نيازی به کمک خارجی نخواهد بود.
0 نظرات:
ارسال یک نظر